جعفر قادری- عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس: مبادلات ارزی تحت کنترل بانک مرکزی است. به این معنا، بخش عمدهای از تقاضاهای موجود در بازار که جنبه قانونی دارد، به سمت بازار مبادلات ارزی هدایت میشود و این کار ارزشمندی است، زیرا وقتی تقاضا در بازار رها باشد، بدون پاسخ باقی میماند و در نتیجه مشکل ایجاد میکند. از طرف دیگر، زمانی که تقاضاهای قانونی و غیرقانونی کنار هم وارد بازار شوند، بهخودیخود سبب افزایش تقاضا شده و نرخ ارز را شدیداً افزایش میدهند.
زمانی که بین تقاضاهای قانونی و تعریفنشده در قوانین، تفکیک به وجود آید، حجم این تقاضاها کاسته خواهد شد و در عمل فشاری به بازار ارز آزاد وارد نمیآید و از نظر روانی هم موثر واقع میشود. ضمن اینکه مشاهده کردهایم، رهاکردن بازار ارز تلاطمهایی در اقتصاد ایجاد میکند که جبران آن سخت خواهد بود. به این صورت که بر فرض وقتی تولیدکنندگان پتروشیمی و فولاد ارز خود را به نرخ آزاد به فروش میرساندند، این کار به قیمتهای داخلی اضافه میکرد و افزایش قیمتهای داخلی نیز مجدد منجر به رشد قیمت ارز شده و دور باطلی به وجود میآمد.
کار بانک مرکزی باعث شد بازار ارز، این تلاطم را ایجاد نکند و تلاطمهای دیگر نیز تاثیری بر آن نداشته باشند و تحت کنترل درآیند. بنابراین شرایطی فراهم آمد که مسابقه افزایش قیمتها و نرخ ارز را شاهد نبودیم و از زمانی که بانک مرکزی به بازار ارز ورود پیدا کرد، ثبات را در این بازار مشاهده کردیم.
در این میان، میتوان به الزام شرکتهای بزرگ برای عرضه ارزهای صادراتی در مرکز مبادله جهت مدیریت منابع و مصارف ارزی هم اشاره داشت. وقتی شرکتهای بزرگ مکلف میشوند ارز خود را وارد بازار مبادلات ارزی کنند، نیازهای قانونی پاسخ داده خواهد شد، زیرا زمانی که به اندازه تقاضا، عرضه ارز وجود داشته باشد و این ارز هم مدام افزایش مییابد، دیگر در واحدهای تولیدی مشکلی جهت تهیه ارز وجود نخواهد داشت و تامین ارز مورد نیاز بازار از این طریق باعث میشود که لزومی به مداخله دولت هم در این بازار و تحویل ارز مورد نیاز نباشد، زیرا مشکل با بهکارگیری بازار مبادله برطرف میشود.
نرخگذاری، نکته دیگری است که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد. این کار پیش از فعالیت مرکز مبادله بعضاً در خارج از مرز یا کانالهای غیررسمی انجام میشد، اکنون به مرکز مبادله منتقل شده که اثر ضد تورمی آن مهمترین نتیجه این تصمیم به حساب میآید. دلیل آن هم این است که عمده تقاضاهایی که در بازار آزاد وجود دارد به بازار واردات ارزی منتقل میشود، زیرا تعیین قیمتها بر مبنای ارز موجود در بازار مبادلات ارزی است که این امر خود منجر به کاهش نرخ تورم و ایجاد ثبات در قیمتها خواهد شد.
علاوه بر این، وقتی در بازار مبادله ارز و طلا به تمام نیازهای واقعی ارزی پاسخ داده میشود، بازار غیررسمی کمرنگ خواهد شد. از زمانی که بخش عمدهای از تقاضا به سمت مرکز مبادله آورده شده است، رونق بازار غیررسمی مانند گذشته نیست و حجم مبادلات، تراکنشها و گردشهای مالی آن در مقایسه با پیش از این سیاست، به شدت کاهش پیدا کرده و در واقع دیگر تاثیرگذاری ندارد.
بانک مرکزی البته برای موثر واقعشدن این سیاست، در نظر دارد تا از ابزارهای موجود در مرکز مبادله، از جمله راهاندازی امکان سوآپ و فیوچرز هم بهره ببرد که بر این تصور هستیم ابزارهایی مانند آنچه نامبرده شد، قدرت مانور فعالان اقتصادی را بیشتر میکند و در عمل فعالان اقتصادی را از ورود به بازار غیررسمی بینیاز میکند. ابزارهای فوق این توانایی را دارند تا بخش عمدهای از نیازها را پاسخ بدهند، بنابراین به کمک آنها هزینه مبادلاتی فعالان اقتصادی کاهش پیدا خواهد کرد و تقاضاها مدیریت میشود، بنابراین برای جلوگیری از نوسانات نرخ ارز، بسیار موثر واقع خواهد شد.
افتتاح حساب ارزی برای خرید ارز سهمیهای نیز در این رابطه و برچیدهشدن صفهای خرید ارز و حذف درخواستهای غیر واقعی نیز جای بحث دارد. به هر حال، زمانی که انتظارات تورمی شکل میگیرد و بازار ارز یک بازار بههم ریخته میشود که میتواند مشکلاتی را ایجاد کند، ممکن است سفتهبازان به دنبال کسب سود از این بازار باشند، ولی وقتی تقاضاهای قانونی و منطقی افراد ساماندهی شود، زمینه برای افراد سفتهباز فراهم نخواهد آمد و مشکل خیلی از افراد را بازار حل میکند.
با این وجود، جهت کاراتر شدن مرکز مبادله بهتر است تا زمینه ورود ابزارهای دیگری که امکان تعریف آنها در این بازار وجود دارد، مهیا شود و حتی بر آن بخش از انتقادهای منطقی که در بازارهای غیررسمی موجود است، تمرکز داشته باشد. بر فرض بعضی از دانشجویان از اینکه ارز مورد نیاز برای آنان بدون تعریف باقیمانده، منتقد هستند. اینها بعضاً هم ممکن است در دانشگاههایی درس بخوانند که از نظر وزارت علوم قابلقبول نباشد، ولی تقاضا وجود دارد. چنانچه بتوان به مرور این تقاضاها را پاسخ داد، حجم و اندازه بازار غیررسمی به شدت کاهش پیدا خواهد کرد و این امر میتواند بر ثبات بازار ارز تاثیرگذار باشد. به نظر میرسد کاری که در پروسه جشن تولید انجام شد تحت عنوان صدور مجوز سپردهگذاری ارزی برای داخلیها و خارجیها و استفاده از سپردههای ارزی به عنوان وثیقه هم میتواند کمککننده باشد. مقداری از ورودی ارز آنها و گروهی از سرمایهگذاران خارجی که قبلاً سرمایهگذاری مستقیم انجام میدادند یا با تبدیل ارز خود به ریال، ضررهای هنگفتی شامل حالشان میشد، این اقدام میتواند یک سوپاپاطمینانی ایجاد کند و ارزش آن را در بانکهای داخلی یا در شعب خارجی بانکهای داخلی با سپردهگذاری حفظ کند و بتوانند از این سپردهگذاری وثیقه جهت سرمایهگذاری مستقیم یا سرمایه در گردش واحدهای تولیدی که در آن فعال هستند، استفاده کنند. در حال حاضر، بخشی از واحدهای تولیدی کالایی را صادر میکنند که هزینه برای آنان سنگین است، بنابراین آن بخش از ارز خود را که مشمول پیمانسپاری نشده و اجباری برای برگشت آن ندارند، در خارج از کشور نگه میدارند، در حالی که اگر این ارزها در سیستم بانکی وارد شود، کمک خوبی برای فعالیتهای اقتصادی خواهد بود.
نمایندگان مجلس مصوبه طرح تامین مالی تولیدات و زیرساختها را در همین راستا به تصویب رساندند. این طرح پیش از برنامه هفتم به شورای نگهبان، ارسال و با چند ایراد از سوی شورا مواجه شد که هفته آینده با رفع ایرادات تبدیل به قانون میشود. این مصوبه در زمینه اشاره شده بسیار کمککننده خواهد بود، سازوکارهایی برای انتقال منابع ارزی افرادی که میخواهند در کشور سرمایهگذاری کنند، در آن پیشبینی شده و کارایی لازم را در این خصوص به همراه دارد. به عبارتی کانالهای متعددی پیشبینی شده که میتوان با آنها ورودی بیشتری از سرمایه به بازار داخلی داشت.
در نهایت پیشبینی میشود که تا پایان سال، آثار و پیامدهای شاخصهای بنیادین و دیپلماسی اقتصادی که در حوزههای مختلف اقتصادی با کشورهای همسایه، آمریکای لاتین یا آفریقا برقرار شده و با کشورهایی که با ما از سر خصومت و دشمنی وارد میشدند، تنشزدایی صورتگرفته و بر همان اساس حساسیتها کاهش یافته است، در حوزه ارز به نمایش گذارده خواهد شد که در نتیجه آن تاثیرات سوء کارهای سیاسی یا موضوعات سیاسی را دیگر شاهد نخواهیم بود و شرایطی به جود میآید که در سایه تعاملات ارتباطات و دیپلماسی اقتصادی شاهد وضعیت بهتری در اقتصاد باشیم.
نظر شما